قطر و مایع سازی گاز طبیعی کاری از اسدالله غلامپور
به قلم اسدالله غلامپور به گزارش سرویس انرژی منبع خبر، می رود که قطر، عرضه فراوان گاز طبیعی خود را، بصورت گاز فشرده( CNG) به بازارهای جهانی انجام دهد. قطر، یک نیروگاه صادرات گاز طبیعی مایع، با ظرفیت های جدید تولید برای آن مرحله آماده خواهد شد. اگر امارات نیز شروع به ارائه شرایط انعطاف […]
به قلم اسدالله غلامپور
به گزارش سرویس انرژی منبع خبر، می رود که قطر، عرضه فراوان گاز طبیعی خود را، بصورت گاز فشرده( CNG) به بازارهای جهانی انجام دهد. قطر، یک نیروگاه صادرات گاز طبیعی مایع، با ظرفیت های جدید تولید برای آن مرحله آماده خواهد شد. اگر امارات نیز شروع به ارائه شرایط انعطاف پذیر به مشتریان کند، عواقب آن بر بازارهای جهانی LNG می تواند قابل توجه باشد.
تقریباً سه چهارم ذخایر گاز خاورمیانه در ایران (۴۲ درصد) و قطر (۳۲ درصد) است. اگرچه خاورمیانه ۴۱ درصد از ذخایر گاز اثبات شده جهان را در اختیار دارد، اما تنها ۱۸ درصد از تولید گاز طبیعی جهان را به خود اختصاص داده است. قطر یک پنجم ظرفیت جهانی مایع سازی گاز جهان، را در اختیار دارد. بر اساس گزارش قطر پترولیوم، بیشتر تولید گاز قطر از میدان غول پیکر شمال که بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان است، تامین می شود. این میدان تا آبهای دریایی ایران امتداد مییابد که به آن پارس جنوبی میگویند. اما میدان سمت قطر بسیار توسعه یافته تر از ایران است. علیرغم افزایش مصرف داخلی، قطر می تواند صادرات گاز خود را تا سال ۲۰۲۵ به میزان قابل توجهی افزایش دهد و در عین حال رقابت قیمتی خود را حفظ کند. قطر در سال ۱۹۹۷ با شروع محموله های LNG به صادرکننده گاز تبدیل شد. دو دهه بعد، ۶۰ درصد از تولید گاز خود را به صورت LNG صادر کرد. از زمانی که قطر حمل و نقل LNG را در سال ۱۹۹۷ آغاز کرد، تاکنون ۱۴ مجموعه مایع سازی در این کشور فعالیت میکند. قطر در خط مقدم فناوری GTL است که گاز طبیعی را به دیزل، نفتا و روان کننده ها تبدیل می کند. توسعه مشترک قطر پترولیوم و شل، بزرگترین تاسیسات GTL در جهان است. قطر با موقعیت جغرافیایی مناسب، ۶۰ درصد تولید خود را به صورت LNG صادر می کند. ۱۰ درصد دیگر از طریق خط لوله دلفین به امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) و عمان صادر می شود. پروژه دلفین تنها خط لوله مهم گاز درون منطقه ای است. حدود ۹۰ درصد از ظرفیت این خط لوله به امارات متحده عربی و بقیه به عمان هدایت می شود.
از تولید باقیمانده این کشور، حدود ۳ درصد به صورت محصولات گاز به مایع (GTL) به صورت بین المللی حمل می شود و مابقی در داخل مصرف می شود. قطر و ایالات متحده با هم می توانند تا سال ۲۰۴۰ حدود ۴۰ درصد از کل صادرات LNG جهانی را به خود اختصاص دهند. در آمریکای شمالی، انقلاب شیل، تولید گاز ایالات متحده را بسیار بالاتر از نیاز داخلی این کشور افزایش داده است و مازاد صادرات قابل توجهی را ایجاد کرده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، ظرفیت جهانی LNG بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به میزان ۲۰ درصد افزایش خواهد یافت و ایالات متحده حدود نیمی از این رشد را تامین میکند. علاوه بر این، انعطافپذیری شرایطی که تحت آن محمولههای LNG ایالات متحده معامله میشود، به آمریکاییها اجازه میدهد تا با صادرکنندگان معتبر در همه بازارهای خود رقابت کنند. به گفته مجمع کشورهای صادرکننده گاز، قطر با درک این تهدیدات بالقوه، قصد دارد تولید گاز خود را تا سال ۲۰۲۴ حداقل ۳۰ درصد افزایش دهد. آژانس بینالمللی انرژی افزایش ۵۰ درصدی را بین سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۴۰ پیشبینی میکند. این پیش بینی، قطر را قادر میسازد تا یکی از بزرگترین صادرکنندگان LNG در جهان باقی بماند. صادرات گاز طبیعی قطر در دسامبر ۲۰۲۱ مقدار ۱۳۴،۵۱۵،۰۰۰ مکعب میلیون متر گزارش شده است؛ در حالیکه صادرات این کشور در دسامبر ۲۰۲۰، مقدار ۱۲۷،۴۶۰،۰۰۰ متر مکعب بوده است. در حالی که روند کلی به سمت گسترش تجارت LNG است، این صنعت معمولاً چرخههای اوج و کف را پشت سر میگذارد که باعث میشود، عرضه نسبتاً ناچیز باشد. پروژه های LNG به دلیل مقیاس سرمایه گذاری بالا، سرعت توسعه آهسته ای دارند. این موضوع، بیانگر این است که چرا ظرفیتهای اضافی موجی میآیند و هر چند سال یک بار منابع جدیدی را به بازار میآورند. با این حال، بین یک موج و موج بعدی، بازار کوچکتر میشود. بیحجم بودن سرمایهگذاریها به این معنی است که انتظار میرود بازارهای جهانی LNG در سالهای آتی، در صورت عدم عرضه ظرفیت اضافی، کوچکتر شوند. اینجاست که نقش قطر پررنگ می شود. انتظار می رود توسعه ظرفیت تولید برنامه ریزی شده این کشور وارد بازار شود و در نتیجه فشار احتمالی بازار را کاهش دهد و بر نقش مرکزی قطر در LNG جهانی تأکید مجدد کند. با این حال، تحت شرایط رقابتی فزاینده، نیاز به رقابت در هزینه و همچنین انعطاف پذیری برای هدایت محموله ها به بازارهای با قیمت بالاتر در زمان ظهور آنها وجود دارد. قطر از نظر هزینه های تولید در موقعیت خوبی قرار دارد و در صورت تمایل باید توانایی کاهش پروژه های رقیب را داشته باشد. با این حال، بعید است که یک جنگ قیمت تمام شده به نفع قطر باشد، زیرا سودآوری کلی تولید آن را تضعیف خواهد کرد. علاوه بر این، بیشتر LNG قطر تحت قراردادهای بلندمدت با شاخص نفتی فروخته میشود، که این انعطافپذیری را که در بازارهایی که چشمانداز تقاضا نامشخص است، بهطور فزایندهای مطلوب نیست. از این نظر، LNG ایالات متحده، اگرچه از نظر هزینه کمی نسبت به قطر ضعیف است، اما امتیاز بالایی کسب می کند، زیرا به صورت لحظه ای یا کوتاه مدت معامله می شود. اگر بخواهد در بلندمدت از موقعیت خود محافظت کند، قطر مجبور خواهد شد در استراتژی موجود LNG خود، در درجه اول از نظر افزایش استفاده از فروش قراردادی و کوتاه مدت، تجدید نظر کند.
در حال حاضر تنها ۱۰ درصد از تولید گاز قطر از طریق خط لوله دلفین به امارات متحده عربی و عمان صادر می شود. این خط لوله از قطر آغاز می شود و از خلیج فارس تا توئیله در امارات متحده عربی عبور می کند. از آنجا، خط لوله با تعدادی از خطوط لوله کوچک که در سراسر امارات متحده عربی حرکت می کنند، تلاقی کرده و نهایتا به عمان منشعب شد. دلفین انرژی، سازنده و مجری خط لوله پروژه، مشترکاً متعلق به شرکت توسعه موبادالا (۵۱درصد)، توتال فرانسه (۲۴،۵ درصد) و Occidental Petroleum ایالات متحده (۲۴،۵ درصد) است. این خط لوله ظرفیت ۲ میلیارد فوت مکعب در روز را دارد و به طور بالقوه می تواند تا ۳،۲ میلیارد فوت مکعب در روز را حمل کند. خط لوله دلفین اولین خط لوله ای بود که به عنوان بخشی از پروژه گاز طبیعی دلفین بین قطر و امارات متحده عربی احداث شد. دومین خط لوله گذاشته شده، خط لوله العین – فجیره و به دنبال آن آخرین قسمت پروژه، خط لوله طویله-فجیره بود.
این پروژه ۷ میلیارد دلاری، سه کشور شورای همکاری خلیج فارس – امارات، قطر و عمان – را برای اولین بار در یک شبکه انرژی منطقه ای یکپارچه گرد هم آورده است. قطر در نظر دارد فاز توسعه دیگری در میدان شمالی، بزرگترین میدان گاز طبیعی جهان، که با ایران مشترک است، توسعه دهد. پروژه شمال فیلد جنوبی (NFS) شامل شش قطار LNG است که ظرفیت تولید LNG قطر را تا ۶۴ درصد از ۱۱۰ میلیمتر تن در ساعت به ۱۲۷ میلیمتر در ساعت تا تاریخ آغاز تولید پیشبینیشده در سال ۲۰۲۷ – افزایش میدهد، در نتیجه جایگاه آن را به عنوان برترین صادرکننده LNG در جهان تقویت میکند. کمک به تضمین عرضه طولانی مدت گاز به اروپا.