چرا پروژه های بزرگ و دارای پتانسیل بالای حوزه پتروشیمی از جذب سرمایه گذار ناتوانند؟
سرویس انرژی – پتروشیمی پایگاه خبری منبع خبر/ سرمایه گذاری در صنعت به عنوان یک عامل پیشران در حرکت شرکت های قبل از بهره برداری نقش آفرینی می کنند و موجبات رشد عملیاتی فازهای مختلف پروژه های بزرگ را فراهم می آورند. از همین رو جذب سرمایه گذار یا به قول معروف فاینانسور از بخش های داخلی و خارجی چه خصوصی ها و یا دولتی ها به عنوان یک هدف تعیین کننده در دستور کار مدیران و فعالین این صنعت قلمداد می شود و بعضاً تا حدی دارای اهمیت خواهد بود که در جایگاه پاشنه آشیل ابقا و یا جدایی مدیران عامل شرکت ها و هلدینگ های فعال در این حوزه عمل خواهد نمود.
به قلم کیانوش حاجت پور بیرگانی مدیر مسئول
سرویس انرژی – پتروشیمی پایگاه خبری منبع خبر/ سرمایه گذاری در صنعت به عنوان یک عامل پیشران در حرکت شرکت های قبل از بهره برداری نقش بسزا و تعیین کننده ای ایفا می کند و موجبات رشد عملیاتی فازهای مختلف پروژه های بزرگ را فراهم می آورد. از همین رو جذب سرمایه گذار یا به قول معروف فاینانسور از بخش های داخلی و خارجی به عنوان یک هدف تعیین کننده توسط مدیران عامل شرکت ها دنبال می شود و بعضاً تا حدی دارای اهمیت خواهد بود که در جایگاه پاشنه آشیل ابقا و یا برکناری مدیران در این حوزه عمل خواهد نمود.
پرواضح است که، عواملی از جمله شرایط سیاسی حاکم بر کشور و منطقه، اهمیت و سهم محصول تولیدی در بازار های بین المللی، میزان توان و قدرت ارتباطی مدیران عامل، حمایت دولتی ها از شرکت ها و پروژه های در مرحله قبل از بهره برداری، عملکرد عملیاتی و پیشرفت پروژه های مربوطه، تسهیل در شرایط بانکی و ارزی، تعداد بازیگران فعال در این حوزه، نبود ساز و کارهای حمایتی از سوی سهامداران، عدم وجود تشکل های جامع، نبود شرکت های شتابدهنده و توسعه محور، ضعف ساختارهای مالی، تحریم های اقتصادی، وجود رویکرد فاینانس محور و مشکلات پیرامونی، عدم نگاه سرمایه گذاری مشترک به جای فایناس و … همه و همه ما را به یک مسیر نامطمئن هدایت می کند تا پروژه های بزرگ و آینده داری که می توانند با به ثمر رسیدن، سهم بیشتری از بازار را برای کشور حاصل نمایند و منجر به ارز آوری و رونق تولید داخلی و … شوند را از مسیر اصلی و بازی بین المللی خارج نمایند.
در همین ارتباط میتوان به مگا پروژه کیان اشاره نمود که در سال ۱۳۹۱ با هدف اجرای طرح الفین ۱۲ در زمینی به مساحت ۷۶ هکتار در فاز دوم منطقه ویژه پتروشیمی عسلویه و سرمایه ای بالغ بر ۳ و نیم میلیارد یورو تأسیس شده و تاکنون ۲۵۰ میلیون یورو از سهم سرمایه مذکور را هزینه نموده است.
الفین دوازدهم به طور کلی یک مجتمع الفین- آروماتیک به همراه واحدهای پایین دستی با ظرفیت تولید سالانه هفت میلیون و ۴۷۸ هزار تن محصولات میانی و نهایی است که بزرگترین مجتمع متمرکز پتروشیمی در جهان به شمار می آید.
این طرح شامل واحدهای پیش تفکیک خوراک مایع، آروماتیک، الفین، اتیل بنزن، آلفا الفین، پروپیلن اکساید و بوتادین است که تولید انواع محصولات از خانواده آروماتیکها، زایلینها و صنایع پایین دستی اتیلن را در برمیگیرد.
مقدار خوراک سالانه پیشبینی شده در این طرح بیش از ۴,۵ میلیون تن، شامل سه هزار تن میعانات گازی از محل فازهای ۴ و ۵ و ۹۰۰ هزار تن اتان از محل فازهای ۱۳ و ۱۴ میدانهای گازی پارس جنوبی و همچنین ۳۵۰ هزار تن C۳+ از الفینهای پنجم و یازدهم و ۳۴۰ هزار تن برش سبک از آروماتیک چهارم است.
عدم حمایت از چنین طرح هایی از جانب بخش خصوصی و یا حتی دولتی خواسته یا ناخواسته آبی در آسیاب رقبای این صنعت خواهد ریخت. بنابراین پروژه های با اهمیتی همچون پروژه الفین و پلی اتیلن سنگین شرکت پتروشیمی کیان در این مرحله نباید دستخوش اما و اگرهای موجود و همچنین محدودیت های ناشی از جذب سرمایه گذار و قواعد دست و پاگیر سیستم بانکی و ارزی کشور شوند.
رجاء واثق داریم، پروژه کیان با توجه به مطالعات انجام شده و در نظر گرفتن وضعیت محصولات پتروشیمی در بازارهای داخلی و بین المللی در سالهای آتی و امکان تامین دانش فنی واحدهای پایین دستی، قطعاً در سهم آوری بازار یک ابر پروژه محسوب شده که به تنهایی می تواند در صورت به تولید رسیدن کارنامه و بیلان کاری یک دولت را ارتقای قابل قبولی دهد. اینکه چرا با این همه آینده نگری و پتانسیل بالا عزمی در رفع مشکلات و دمیدن نفس تازه به کالبد این پروژه مشاهده نمی شود جای تعجب دارد و سئوالاتی از این دست را در اذهان متبادر می سازد:
- براستی تعلل و کم کاری متنفذین و تصمیم گیران دولتی و بانکی برای چیست؟
- چه کسانی از عدم راه اندازی چنین پروژه هایی سود می برند؟
- اشتغال و ارز آوری پس از بهره برداری این مگا پروژه برای کدام یک از دولتمردان کم اهمیت است که شاهد انفعال و عدم تلاش آنها در بخش های بالادستی می باشند و کاری در تسهیل امور کیان انجام نمی دهد؟
- چرا در بخش سهامداری بعضاً به تعهدات مربوط به تامین نقدینگی عمل نمی شود تا جایی که برای پرداخت حقوق پرسنل نیز کاسه چه کنم در دست متولیان شرکت قرار گرفته است؟
- چرا علیرغم همه مشکلات پیرامونی تعهدات ارزی و محدودیت ایجاد شده برای شرکت و تداوم مستمر فعالیت آن بانک مرکزی و نهادهای ذیربط همکاری لازم را صورت نمی دهد؟
این سئوالات و بسیاری پرسش های تخصصی و عمومی دیگر همگی تا به امروز از سوی تصمیم گیران این صنعت پیشران بی پاسخ مانده است، فلذا دولت های مختلف حال و آینده میبایست حساسیت بیشتر و موثرتری نسبت به چنین پروژه هایی از خود نشان دهند. تا در شرایط بهبود امور و بهره برداری از این دست پروژه ها از این پس شاهد ارز آوری و رونق اشتغال و تحقق فرمایشات مقام معظم رهبری در حمایت از تولید داخلی باشیم.