بهتر است شعار زن زندگی آزادی را به نفع سکولاریسم مصادره نکنیم و از این پس بگوییم «زن زندگی آگاهی»
به قلم مدیر مسئول به گزارش سرویس اجتماعی منبع خبر، حقوق انسانها براساس نیازهای اولیه و ثانویه آحاد مختلف بشر، نوع تقاضاها و خواسته های ایشان را شکل می دهد و به نسبت توجه نهادهای حاکمیتی و پاسخگویی هریک از نهادهای مزبور مطالبه گری و نوع اعتراضات را سمت و سوی مشخص می بخشد. پرواضح […]
به قلم مدیر مسئول
به گزارش سرویس اجتماعی منبع خبر، حقوق انسانها براساس نیازهای اولیه و ثانویه آحاد مختلف بشر، نوع تقاضاها و خواسته های ایشان را شکل می دهد و به نسبت توجه نهادهای حاکمیتی و پاسخگویی هریک از نهادهای مزبور مطالبه گری و نوع اعتراضات را سمت و سوی مشخص می بخشد.
پرواضح است که، هر مطالبه گری که خواسته مناسب و مبتنی بر نگاه خردمندانه «آگاهی» را محور شعارهای خویش قرار می دهد و برونداد خود را با محوریت آگاهی در جامعه نمایان می سازد، نتیجه بهتری خواهد گرفت.
در همین ارتباط شعار زن زندگی آزادی را مورد بررسی قرار دادیم و به این واقعیت دست یافتیم که این خواسته در حقیقت بخشی از خواسته کلان و با اهمیت بزرگتری است که در این روزها عامدانه و یا سهوا مغفول مانده است و آن تقاضای عمومی تحت عنوان شعار زن زندگی آگاهی است.
در همین ارتباط باید اذعان نمود که، شعار زن زندگی آزادی را در هر جامعه ای و با هر مرام و مسلکی میتوان سر داد، چه جوامع اسلامی و چه سکولار و … اما اینکه تعریف ما از آزادی چیست و هر کدام از ما آزاد بودن را چگونه معنی و مفهوم می بخشیم در نتیجه بخش تر شدن و عقلانیت بخشیدن و مورد سوء استفاده قرار نگرفتن مردم مغیدتر عمل می کند.
قطعا مسائل مورد مطالبه زنان ریشه اصلی اش در نهاد خانواده و خرده فرهنگ های موجود در جامعه است. و بسیاری از معضلات لاینحل حوزه زنان اعم از حقوق اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … از نوع روابط و ریشه های تاریخی در قالب همین خرده فرهنگ های برگرفته از نهاد خانواده در افکار مردان و حتی زنان جامعه بهینه شده است. تا جایی که بعضا معترضین و سرایندگان شعار «زن زندگی آزادی» خودشان در جایگاه پدر، برادر، همسر و فرزند و در مسائلی همچون حق ارث، حق طلاق، حق سفر، مهریه، نفقه و … به دلیل تعارض منافع حقوق زنان را نادیده می گیرند و در جایی که با شعار حجاب همسو با زنان وارد عمل می شوند در همان فضا از موارد مذکور گذر نمی کنند، چون نمی خواهند از منفعت بیشتر دست بردارند و حق سفر و طلاق و یا حق ارث را درست مطابق شرعیات و احکام و قوانین اسلامی دنبال می کنند و از حقوق اینچنینی به هیچ وجهی نمی گذرند ولی از مسئله حجاب به این دلیل که برایشان بار مالی ندارد عبور می کنند.
همین شرایط برای زنان جامعه نیز صدق می کند و در جایی که صحبت از مهریه به میان می آید قانون و شرع را تمکین می کنند و از مهریه نمی گذرند ولی حجاب را باز هم از آن جهت که برایشان بار مالی ندارد قبول ندارند.
علی ایحال زمانی می توان به شعار مناسبی که از شعور نشات گرفته است دست یابیم که شعار ما جنبه جهان شمول و جامع الاشرابط داشته باشد. بر همین اساس، اعتقاد نگارنده این مقاله بر این است که همه زنان جامعه اعم از موافق حجاب و یا مخالف حجاب میبایست شعارشان را مبتنی بر آگاهی قرار دهند و خواسته خود را در قالب آزادی که تفسیرهای متفاوتی برای افراد مختلف دارد مطرح نکنند و بجای خواسته زن زندگی آزادی بدنبال شعار جامع الاشرابط تری تحت عنوان «زن زندگی آگاهی» باشند تا آگاهی را که از شاخصه های بسیار با اهمیت برای ارتقاء جایگاه زنان است را فدای خواسته رادیکالی همچون آزادی که برای افراد مختلف تعابیر متفاوت دارد نکنند و بازیچه ترفندهای سیاسیون داخلی و خارجی که بدنبال تقلیل خواسته همه زنان با هر مرام و مسلکی به حداقل های مطالبه گری هستند، نشوند.