دیپلماسی عمومی ورزش و چالشهای پیش رو به قلم دکتر محقق
سرویس ورزشی پایگاه خبری منبع خبر- تردیدی وجود ندارد که صهیونیزم جهانی برای ترویج فحشا و بیبند و باری در بین جوامع بشری جهان و بویژه کانونهای هدایت ادیان، مذاهب، فِرَقِ و مکاتب غیر صهیونیستی، نقش محوری را دارد و این تردید نیز وجود ندارد که مخاطبان این دسیسه و توطئهی بزرگ، مدتهاست که قربانی برنامههای مخرب آنها هستند.
دکتر میلاد محقق، پژوهشگرِ دیپلماسی عمومی و استاد دانشگاه
سرویس ورزشی پایگاه خبری منبع خبر- تردیدی وجود ندارد که صهیونیزم جهانی برای ترویج فحشا و بیبند و باری در بین جوامع بشری جهان و بویژه کانونهای هدایت ادیان، مذاهب، فِرَقِ و مکاتب غیر صهیونیستی، نقش محوری را دارد و این تردید نیز وجود ندارد که مخاطبان این دسیسه و توطئهی بزرگ، مدتهاست که قربانی برنامههای مخرب آنها هستند.
اگر در باره پایههای اندیشهای فرزانگان شاخه تندروی یهودیان جهان یا همان صهیونیستها، مطالعه دقیقی داشته باشیم، به این واقعیت خواهیم رسید که آنان برای ایجاد تزلزل در نظام خانواده و اجتماع بشری بگونهای که اثری از انسجام و یکپارچگی باقی نماند، طرحهای متعددی را برنامهریزی و اجرا کردهاند و تا فروپاشی نهایی نظم فرهنگی و اجتماعی جوامع هدفشان، این جریان ادامه دار خواهد بود.
اسناد و مدارک زیادی وجود دارد که ثابت کند آنان در این راستا لحظه به لحظه به پیشروی خود ادامه میدهند و نکتهای که باعث تاسف است اینکه در برخی از جوامع هدف آنها، برنامههای کارآمدی برای مقابله با دسیسه و توطئههای آنان وجود ندارد.
در این زمینه بدون چشمپوشی باید گفت که متاسفانه کشور ما نیز در این ماجرا از کارنامه خوبی برخوردار نیست.
همه میدانیم که آنان برای تسلیم کردن کشورها در پذیرش برنامههایشان از طراحی و اجرای “برنامه به انزوا کشاندن مردم و حاکمیتهای مورد نظرشان در سطح جهانی” استفاده میکنند تا کشورهای هدف، مجبور شوند دست از مقاومت بردارند و مطیع برنامههای آنان گردند و بطور طبیعی؛ مقابله با این نوع عملیات پنهان و آشکار، باعث پدید آمدن خسارتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میشود.
از جمله نقاطی که بطور معمول مورد هدف برنامههای مخرب خود قرار میدهند، بخشهای مرتبط با دیپلماسی عمومی است که یکی از آنها جامعه ورزش کشور است.
در ماهها و روزهای اخیر شاهد آن بودهایم که برخی رویدادهای ورزشی دچار آسیبهای غیر منتظره و مشکوکی شده است و کاملاً روشن و واضح به نظر میرسد که رد پای این جریان بینالمللی در وقایع مذکور وجود دارد اما برخوردی که میبایست با آن صورت گیرد بیشتر شبیه به “خود زنی” است تا مقابله درست و منطقی با این تهاجم مخرب و هدفمند!
از یک رویداد ورزشی خبر میرسد که در آنجا قوانین و مقررات مربوط به پوشش و حجاب زنان و دختران رعایت نشده است و بلافاصله یکی از مسئولان ورزشی استعفای خود را اعلان میکند و به ظاهر آرامش برقرار میشود!
آیا راه مقابله با تهاجم فرهنگی و یا به تعبیر مقام معظم رهبری “شبیخون فرهنگی” این است؟!
اگر در یک رویداد ورزشی؛ ناگهان فرد و افرادی، مقررات پوشش و حجاب را رعایت نکنند، مسئولان ورزشی مقصر خواهند بود؟
آیا در مقابل شرح وظایفی که در این باره مطرح میشود، شرح اختیاراتی نیز به روشنی ابلاغ شده است؟
در اینگونه موارد؛ مسئولان ورزشی چه کاری میتوانند انجام دهند تا وقایع اینچنینی رخ ندهد؟
آیا چنین مسئلهای در مفهوم و مصداق، بر مدار منطق قابل اثبات است؟
چرا میخواهیم خود را فریب دهیم؟!
باورم بر این است که مقوله پوشش و پوشاک یکی از عناصر هویتبخش فرهنگی است و بروز بحرانهای مربوط به این حوزه، ناشی از عملکرد دستگاههای فرهنگی و اجتماعی کشور است که البته تشکیلات و سازمانهای ورزشی غیر دولتی در خط مقدم این جریان قرار ندارند.
مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی را ابتدا باید در دستگاههای فرهنگی و اجتماعی زیرمجموعه قوای سهگانه طراحی کرد و بر اساس آن به اجرا رساند و نقش فدراسیونهای ورزشی پس از آن قرار دارد که میبایستی بر اساس اصول و مبانی روانشناختی و جامعهشناختی، مورد توجه علمی و عملی قرار گیرد.
برکناری و استعفای مسئولان و مدیران ورزشی مرتبط با فدراسیونها، نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه دامنه بحرانها را گستردهتر خواهد کرد.
انتظار میرود که مسئولان و مدیران فدراسیونهای ورزشی کشور با برجستهسازی این موضوع نزد ستگاههای نظارتی، نسبت به ورود منطقی خود برای حل مشکلات اقدام کنند تا امنیت شغلی مدیران ورزشی که بحق از بازوهای مهم و قدرتمند دیپلماسی عمومی در داخل و خارج کشور هستند، با بحرانهای بیشتر مواجه نشود.
مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگی یک وظیفه عمومی و ملی است و مدیران و مسئولان سازمانهای غیر دولتی ورزش کشور نیز از این امر مستثناً نیستند اما برای باز و بسته کردن هر پیچ و مهرهای باید آچار مخصوص آن پیچ و مهره مورد استفاده قرار گیرد و در غیر اینصورت، بکارگیری آچارهای اشتباهی، گرهِ هیچ مشکلی را باز نخواهند کرد.
بدیهی به نظر میرسد که همکاری مسئولان فدراسیونهای ورزشی کشور با دستگاههای حاکمیتی مرتبط با موضوع میتواند دسیسههای صهیونیزم جهانی را که ظرفیتهای دیپلماسی عمومی نهفته در رشتههای ورزشی را مورد هدف حملات فرهنگی و اجتماعی خود قرار داده است، خنثی کند تا از ورود آسیبهای بیشتر بر بدنهی جامعه ورزشی کشور، جلوگیری بعمل آید.